نگاهت چون عقاب ....دلت چون دریا ..... دستانت چون آتش ...... |
زندگی مثل دیکتس .... هی می نویسیم ... هی غلط می نویسیم |
ترکه میرسه به یه هیئت, از یکی جلو در میپرسه, آقا اینها این تو چی کار میکنن؟ |
لرا سفینه میسازند برن خورشید. بهشون میگن چقدر خرین ذوب میشین. |
سلام. |
دختر به دندان پزشک : آقای دکتر من از دندون کشیدن بیشتر از حامله شدن می ترسم ! |
ترکه با رشتیه دعواش می شه.یه چک می خوابونه زیر گوشش! |
سلام !! ببخشید این وقت شب مزاحم میشم یه سوالی خیلی وقته ذهنمو مشغول کرده که چرا کلاغ به جای قار قار نمیگه بع بع !!! اگه منو از این ابهام در بیاری خیلی ممنون میشم |
ترکه میمیره شب اول قبر 62 تا فرشته میان بالا سرش میدونی چرا؟ دوتا از فرشته ها سوال میکردن 60 تای دیگه حالیش میکردن |
به ترکه میگن اذون بگو میگه همه چیز با یک نگاه شروع شد |
همیشه دوست داشتم ابر باشم.چون ابر انقدر شهامت داره که هر وقت دلش میگیره جلوی همه گریه کنه |